عناوین این صفحه
- ماراتن رنج
- تکرار خوش تاریخ برای استقلال
- لک گوش به فرمان نیمکت یا دستورات کاغذی؟
- چرا ملیپوش فینال آسیا رفته از پنالتیزدن ترسید؟
- ما باخت را گردن کسی نمیاندازیم
- تصمیم حرفهای برای تیم حرفهای
- المپیک بدون ستارهها
- گابریل ژسوس هدف اصلی یوونتوس
- شکست دربی، هشداری برای مینیمالیسم پرسپولیس
- یکی از عاشقترین مردان دنیا رفت ...
- ساعتهای قبل از آنسوی نیمکت
- افتخاری که مجیدی و گلمحمدی از خیرش گذشتهاند
- فایلهای صوتی و رسوایی فلورنتینو پرز وقت انتقام یوفا!
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6811 /
۱۴۰۰ شنبه ۲۶ تير
|
ماراتن رنج
یادبود
امیر حاجرضایی
با آقای صدر از زمانی که در ماهنامه فیلم مطالبی با عنوان «سایه خیال» مینوشتند، آشنا شدم. به سرعت مجذوب قلم شیوای ایشان و دایره گسترده دانش او شدم.
وقتی اولین کتاب خود را با نام «روزی روزگاری فوتبال» نوشتند، که نام کتاب الهامی بود از فیلم معروف سرجیو لئونه که ادای دینی بود به سینما، دانستم پشت این نوشتهها شخصیتی عمیقاً فرهیخته و فرهنگی قرار دارد. یک کتاب در حوزه جامعهشناسی با محوریت فوتبال.
سرانجام آقای صدر به تلویزیون آمدند. عشق و شوریدگی آن عشق فوتبال را برای علاقهمندان جذابتر کرد. تصاویر زیبای فوتبال همراه با کلام او که بسیار بر آن تسلط داشتند، به سرعت از او چهرهای محبوب و دوستداشتنی را ترسیم کرد.
وقتی به دفعات در کنار هم نشستیم و از فوتبال گفتیم، یک پیوند عاطفی فراتر از فوتبال بین ما شکل گرفت.
آقای دکتر زندگی را دوست داشتند تا اینکه علائم حضور یک بیماری مهلک عشق او به زندگی را به مخاطره انداخت و بسیار مرگاندیش شد. مرگ، این راز بزرگ، سراسر ذهن او را به خود مشغول کرد. در حالی که ما به عنوان دوستان نزدیکش از ماهیت و خطر رو به افزایش آن بیخبر بودیم. سرانجام برای مداوا به آن سوی مرزها سفر کرد و همزمان هجوم آن بیماری وحشتناک با شدت تمام آغاز شد. او رنج بسیاری کشید. بدون اینکه عزت نفسش را از دست بدهد، مرگ را پذیرا شد و بامداد جمعه او این دنیای بیرحم و ویرانگر را ترک کرد و همگان را در اندوهی عمیق بر جای گذاشت.
دکتر صدر عزیز یک انسان چند ساحتی بود. در حوزههای مختلف اجتماعی صاحب نظر بود، او سینما، ادبیات، فوتبال، فلسفه و تاریخ را در هم آمیخت و آن را به جامعهای انتقال داد که تشنه بدعت و نوآوری بودند.
کتابهای او در ارتقای سطح فرهنگی جامعه تأثیرگذار است. سراسر امروز را درباره رفیق سفر کردهام صحبت کردم و نوشتم و میدانم اندوهی که قلبم را میفشارد و بغضی که راه گلویم را بسته است، نگذاشت حق مطلب را در مورد این بزرگوار ادا کنم.
مطلبم را با شعری از استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) به پایان میبرم:
یک روز ببینی که هم از سایه اثر نیست
وز باغ جهان بلبل شیرین نفسی رفت
این عمر سبک سایه ما بسته به آهی
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
تکرار خوش تاریخ برای استقلال
شاگردان مجیدی مثل فصل قبل پرسپولیس را در ضربات پنالتی حذف کردند. البته این بار در جریان بازی گلی زده نشد و بینندگان تلویزیونی شاهد بازی کمحادثهای بودند
قهرمانی استقلال در جام حذفی 88-87 را به یاد بیاورید. وحید طالب لو در آن جام 8 پنالتی را از تیمهای راهآهن، ذوبآهن و فولاد گرفت و سهم بسیاری در موفقیت تیمش در آن عرصه ایفا کرد تا استقلال بعد از یک فصل فرسایشی در لیگ برتر که منجر به سیزدهمی شد، سرانجام جام قهرمانی حذفی را به چنگ آورد و قدری از تلخی آن فصل بکاهد.
همین ماجرا در فینال جام حذفی فصل 91-90 دوباره تکرار شد؛ جایی که استقلال با مربیگری پرویز مظلومی به فینال رسید و به تقابل با تیم شاهین بوشهر رفت. تیمی که از سر اتفاق وحید طالب لو را هم به عنوان دروازهبان در قفس توری خود میدید. در آن میدان نیز استقلال با درخشش مهدی رحمتی موفق شد قهرمانی جام حذفی را به چنگ آورد و بار دیگر با مهار پنالتیها توسط دروازهبان خود صاحب این جام شود.
حالا بعد از سالها در سال 1400 انگار قرار است دوباره پنالتیها استقلال را به سمت قهرمانی در جام حذفی سوق دهد. در حالی که فصل پیش نیز آبیها با مربیگری فرهاد مجیدی موفق شدند در ضربات پنالتی از سد رقیب سنتی خود بگذرند و به فینال برسند (فینالی که البته با شکست استقلال همراه بود) حالا نیز همان سناریوی سال قبل تکرار شده و به نظر میرسد استقلال اگر از پس دو بازی آتی نیز برآید و روحیه شکستناپذیری در جام حذفی را که با برد مقابل پیکان و ذوبآهن شروع شده حفظ کند و با همین حربه (موفقیت در پنالتیها) بعد از سالها صاحب جام حذفی شود.
استقلال در آخرین نبرد خود مقابل پرسپولیس (دربی 96) به واقع در جریان بازی نیز سرتراز حریف بود. هر چند که این بازی کیفیت فنی بسیار نازلی داشت و دو تیم نتوانستند موقعیتهای آنچنانی را روی دروازه یکدیگر خلق کنند و از نظرجذابیت این بازی یکی از ضعیفترین دیدارهای فوتبال ایران در سالهای اخیر بود اما به واقع در همین پیکار نیز استقلال از لحاظ فنی وضعیت مطلوبتری در قیاس با پرسپولیس داشت و سرانجام نیز مزد برتری خود را گرفت.
پیش از آنکه استقلال و پرسپولیس به پنالتیها برسند، تعداد ضرباتی که آبیها به سمت چارچوب دروازه پرسپولیس میزدند، نسبت به رقیب سنتی سنگینی میکرد و فرهاد مجیدی و شاگردانش از این حیثت تیم بهتری بودند. تعداد پاسهای استقلال نیز636 درمقابل 579 پاس پرسپولیس بود و مالکیت نیز عدد 53 را در مقابل استقلال نشان میداد در حالی که پرسپولیس صاحب عدد 47 شده بود.
همین برتری جزئی سبب شد استقلال با روحیه بهتری وارد رقابت در پنالتیها شود و با اینکه مهدی قایدی، بهترین بازیکن این فصل استقلال یکی از پنالتیهای تیمش را خراب کرد اما تمرکز بالای بازیکنان استقلال باعث شد پنالتیهای این تیم توسط وریا، اسماعیلی، مطهری و بابک مرادی تبدیل به گل شود؛ اوج هنرنمایی استقلال اما به واکنشهای سید حسین حسینی مربوط میشد. دروازهبانی که از ابتدای فصل در سایه رشید مظاهری قرار گرفت اما با صبر و حوصله بار دیگر نشان داد قابلیتهای بسیار بالایی برای درخشش در فوتبال ایران دارد و اگر از لحاظ روحی و روانی شرایط مطلوبی داشته باشد، قادر است استقلال را در جام حذفی به موفقیت بزرگی برساند و جا پای دروازهبانهایی همچون طالب لو و رحمتی بگذارد که پیشتر موفق شده بودند با درخشش در این جام استقلال را به قهرمانی لیگ برسانند.
استقلال در لیگ قطعاً شانسی برای رسیدن به قهرمانی ندارد اما رسیدن به قهرمانی جام حذفی برای این تیم دور از ذهن نیست. استقلال راه پیروزی در جام حذفی را یاد گرفته و با یک عقبه پررنگ که حاصل موفقیتهای پی در پی در پنالتیهای جام حذفی است، گام به بازیهای آتی خواهد گذاشت.
استقلال هنوز حریف مرحله بعد خود را نمیشناسد و قرعهکشی تیمی که در آینده مقابل استقلال قرار میگیرد را تعیین خواهد کرد اما حریف بعدی هر تیمی باشد، استقلال قابلیت پیروزی در بازیهای آتی را هم دارد و میتواند بعد از قهرمانی با مربیگری وینفرد شفر دوباره صاحب این جام شود. جامی که البته ارزش و اعتبار جام لیگ را نخواهد داشت اما مرهمی است بر زخمهای سالهای اخیر که حاصل ناکامیهای پی در پی در به دست آوردن جام لیگ برتر است.
آنالیز پنالتیها برعکس بازی با النصر جواب نداد
لک گوش به فرمان نیمکت یا دستورات کاغذی؟
ایران ورزشی– دفعه قبل که پرسپولیس در ضربات پنالتی باخت رادوشویچ درون دروازه بود اما این بار وقتی بازی به پنالتی کشیده شد هواداران پرسپولیس امیدوار بودند تا با حضور لک اتفاقات بهتری رخ دهد بخصوص اینکه لک در لیگ قهرمانان آسیا مقابل النصر پنالتی گرفت و در فینال هم یک پنالتی را مهار کرد و در ریباند گل خورد.
اتفاقاً کادر فنی پرسپولیس هم قبل از شروع پنالتیها برگه کاغذی به لک داد که آنالیز پنالتیزنهای پرسپولیس در آن قید شده بود. مثلاً در مورد پنالتیهای اخیر ارسلان مطهری دقیقاً نوشته شده بود که او به کدام نواحی دروازه ضربه زده است.
با این حال عجیب بود که در یکی از صحنهها و قبل از نواخته شدن ضربات پنالتی بازیکن استقلال یحیی چشم و گوشش به نیمکت تیمش و داود فنایی است و اینکه به او بگویید کدام سمت باید شیرجه بزند.
در عین حال لک غیر از پنالتی بابک مرادی که درست تشخیصش داد و به مهار توپ خیلی نزدیک شد و البته مهار پنالتی قایدی در مقابل ضربه غفوری فریب خورد، در مقابل ضربه مطهری ساکن ایستاد و در مصاف با ضربه فرشید اسماعیلی هم به جای پرش هوایی زمینی شیرجه رفت تا مشخص شود آنالیز پنالتیها جواب نداده است.این اتفاق در حالی رخ داد که خانبان آنالیزور پرسپولیس در بازی نیمه نهایی جام حذفی با دیدن پنالتیهای امرابط بازیکن مراکشی حریف به لک توصیه درستی کرد و او با مهار آن پنالتی پرسپولیس را به آسیا فرستاد.
اتفاق عجیب اما اینجا بود که برخی هواداران استقلال در فضای مجازی گفتهاند کاغذ دست لک دعا بوده که این مسأله موجب عصبانیت داود فنایی شده است.
بزرگترهای پرسپولیس امتناع کردند تا عبدی جوان پنالتی بزند
چرا ملیپوش فینال آسیا رفته از پنالتیزدن ترسید؟
نگاه
ناصرقراگزلو
یحیی گلمحمدی بدون شک یکی از بهترین مربیان حال حاضر فوتبال ایران است؛ مربی با دانش و کاربلدی که قبل از حضور در پرسپولیس به بهانه تأثیرگذاری در تیمهای تحت رهبریاش خصوصاً پدیده و ذوبآهن بارها مورد تمجید رسانهها و اهالی فوتبال قرار میگرفت. اوج درخشش این تیمها با مربیگری یحیی بوده؛ بطور مثال ذوبآهن با هدایت گلمحمدی دو بار موفق به کسب عنوان قهرمانی جام حذفی و یک سوپر جام شد و این تیم را از فرش به عرش رساند یا بعدتر برای پدیده پر از بحران و مشکل سهمیه آسیا گرفت.
یحیی به پشتوانه همین درخشش به پرسپولیس آمد و در این تیم هم با سرخپوشان موفق به پوکر قهرمانی، حضور در فینال آسیا و پس از آن فتح سوپرجام شد. این موفقیتها توقع هواداران تیم سرخپوش پایتخت را خیلی بالا برد اما یحیی بر خلاف لیگ برتر در جام حذفی و در پرسپولیس نتوانسته آن کارنامه درخشان را از خود بر جای بگذارد. اگر از آن فینال چند سال پیش پرسپولیس مقابل سپاهان که با باخت سرخپوشان و خداحافظی کیا -که بر تلخی شکست سرخپوشان افزود- بگذریم یحیی فصل پیش هم در پنالتیها تیمش را در قامت یک سرمربی به خوبی نچید و تیمش باخت. این بار هم اما سرمربی سرخپوشان در حالی که ابزار بسیار بهتری نسبت به رقیب در اختیار داشت باز هم نتوانست پرسپولیس را مقابل رقیب سنتی به پیروزی برساند تا هواداران پرسپولیس رویای کسب سهگانه در مسابقات داخلی و تکرار قهرمانی مانند دوران برانکو را از سر بیرون کنند.
یحیی در حالی دربی را باخت که مهاجمی گلزن به نام عیسی آلکثیر- که اتفاقاً تبحر خاص و خوبی در گلزنی دارد- را دقایق زیادی روی نیمکت منتظر نگه داشت یا عبدی را هم که در عین جوانی نشان داده در دربی قادر به ارائه بازی خوب و مؤثر است را مثل آلکثیرخیلی دیر به زمین آورد تا اصرار به بازی عالیشاه در کنار مغانلو داشته باشد؛ بازیکنی که اصولاً یک وینگر است تا مهاجم. این یکی از موارد عجیب و تصمیمهای سؤالبرانگیز سرمربی پرسپولیس بود.
امتناع از پنالتی به قیمت حذف؟!
نکته عجیب برای پرسپولیسی که حتی به فینال آسیا هم صعود کرده امتناع چند بازیکنش از زدن ضربه پنالتی بوده. اتفاقی که بسیار عجیب و البته غیرحرفهای به نظر میرسد. البته ممکن است بازیکن در روز دربی به دلایلی که جبراً به او تحمیل شده در شرایط روحی خوبی نباشد اما مطرح کردن این صحبت که اصلاً پنالتی نمیزند هرگز دلیل خوبی برای پنالتی نزدن نیست چه بسا که پای سرنوشت ماندن یا خداحافظی یک تیم آن هم صدرنشین لیگ برتر و پای بازی حیثیتی دربی در میان باشد.
بازیکنی که داعیه قهرمانی لیگ و گلات قهرمانی را دارد و به هواداران تیمش حرف از تکرار سهگانه قهرمانی جامهای داخلی میزند چرا باید از پنالتی زدن خودداری و صرفنظر کند تا بازیکن جوان تیم به ناچار مجبور به پنالتی زدن شود؟ اتفاقاً از آنجا که آن بازیکن جوان هم به دلایل شخصی تمرکز لازم را نداشته آخرین ضربه پنالتی تیمش را از دست میدهد تا تیمش مانند فصل قبل مقابل رقیب سنتی از جام حذفی از گردونه مسابقات حذف شود.
اسماعیلی زد چرا شما ترسیدید؟!
فرشید اسماعیلی که چند سال پیش با زدن پنالتی چیپ شانس پیروزی از تیمش را گرفت و به شدت مغضوب هواداران واقع شد در دربی روز پنجشنبه با شجاعت پشت ضربه رفت و پنالتیاش را به تور دروازه پرسپولیس دوخت تا به این ترتیب ثابت کند که خراب کردن و از دست دادن پنالتی در یک بازی بزرگ و مهم ممکن است برای هر بازیکنی رخ دهد اما چرا در تیم پرسپولیس بازیکن بسیار باتجربهاش به بهانه آنکه پارسال در دربی جام حذفی پنالتی از دست داده، پشت ضربه پنالتی قرار نمیگیرد؟ این امتناع و خودداری مصداق بزرگ نافرمانی از حرف سرمربی است و به نظر اصلاً دلیل کافی و لازم برای پنالتی نزدن یک بازیکن محسوب نمیشود.
جمله مشترک مربی ومدیر پرسپولیس:
ما باخت را گردن کسی نمیاندازیم
در شرایطی که هیچکدام از بازیکنان پرسپولیس بعد از باخت به استقلال مصاحبه نکردند، حمید مطهری بعد از این باخت و کنار رفتن از جام حذفی گفت: «هیچ ایرادی ندارد. تمام تلاشمان را کردیم اما نشد. به هواداران و تیم استقلال هم تبریک میگویم.»
وی درباره اینکه آیا دومین شکست مقابل استقلال در ضربات پنالتی دلیل فنی دارد، توضیح داد: «منظورتان از این حرف را نمیفهمم. ضربه پنالتی نیاز به تمرکز دارد و در آن لحظه بازیکن باید تصمیم خوبی بگیرد. دلیل فنی یعنی چه؟ در مسابقات یورو هم دیدید بهترین تیمهای دنیا و اروپا در ضربات پنالتی حذف شدند. این مسائل طبیعی است.»مربی پرسپولیس درباره واریز ۱۰ درصد دیگر از مطالبات اعضای تیم قبل از دربی گفت: «با این ۱۰ درصد دریافتی ما به ۷۰ درصد رسید اما روز قبل از بازی هم گفتم برای این مسابقه به چنین چیزهایی فکر نمیکنیم. بازی را باختیم و گردن کسی هم نمیاندازیم. مسئولیتش هم با ما است.»
ابراهیم شکوری سخنگو و قائم مقام باشگاه پرسپولیس هم در لحظه خروج از ورزشگاه آزادی در محاصره خبرنگاران گفت: «بازی خوبی بود. ما وقتی میبازیم هم مانند وقتی میبریم مصاحبه میکنیم و به هیچکس و به در و دیوار گیر نمیدهیم. فغانی از دوستان ما است اما اخراج گرفته نشد.»
وی افزود: «این فوتبال است و ما در پنالتی بازی را باختیم. هیچ چیز از ارزشهای ما کم نمیشود. در لیگ برتر صدرنشین و بهترین تیم ایران و شاید آسیا هستیم. بچههای پرسپولیس خوب بازی کردند و ۱۲۰ دقیقه جنگیدند. بخشی از پنالتی هم شانس است اما امیدوارم بتوانیم در مسابقات لیگ که مدعی هستیم با قدرت ادامه بدهیم.»معاون باشگاه پرسپولیس اضافه کرد: «فوتبال خوبی بازی کردیم اما روی بد فوتبال را دیدیم. در یورو هم دیدید تیمهای بزرگ دنیا هم در پنالتی باختند.»
اردوی کردان کار بزرگ فدراسیون کشتی برای حفظ کشتیگیران
تصمیم حرفهای برای تیم حرفهای
تیم ملی کشتی فرنگی بعد از اتمام اردوی ما قبل آخر خود برای حضور در بازیهای المپیک توکیو راهی کردان کرج شد تا دوران استراحت چند روزه خود را هم در این منطقه ییلاقی سپری کند. این تصمیم را فدراسیون کشتی اتخاذ کرده تا با یک تیر دو نشان را بزند؛ هم کشتیگیران خود را در امنیت کامل حفظ کند و هم اینکه کشتیگیران بعد از مدتها تحمل فشار تمرینات سخت آمادهسازی چند روزی را راهی یک اردوی تفریحی شوند و خستگی تمرینات از بدن آنها خارج شود. تمام ورزشکاران اعزامی به توکیو باید سه مرحله تست PCR بدهند و با توجه به اینکه هر ورزشکاری که نمونه تست کرونای مثبت داشته باشد، اجازه حضور در این بازیها را نخواهد داشت، به همین دلیل این چند روز باقیمانده تا اعزام به توکیو بسیار مهم و حساس است و نیاز است که برنامهریزی صحیحی برای حفظ تیم اتخاذ شود تا ورزشکاری به کرونا مبتلا نشود.
حتی در زمان استراحت بین دو مرحله اردو، با تصمیم کادرفنی و حمایت فدراسیون کشتی امکان اینکه این کشتیگیران به دیدار خانوادههایشان بروند وجود نداشت و شاگردان محمد بنا با تصمیم جالب توجه فدراسیون کشتی راهی یک اردوی تفریحی چند روزه در کردان کرج شدند. محلی قرنطینه شده که تمام افراد حاضر در آنهم تست کرونا دادند و در سلامت کامل هستند.
اینجا دیگر خبری از تمرین و سختیهای اردو نیست و کشتیگیران استراحت و تغذیه مناسب را در دستور کار قرار دادند. اینجا کشتیگیران از استخر این ویلا استفاده میکنند و در بهترین شرایط ممکن روحی و روانی سعی میکنند که ریکاوری مناسبی را برای حضور در توکیو داشته باشند. حضور در این اردو کمک میکند تا هم از شرایط سخت اردویی رهایی پیدا کنند و هم اینکه در فضای کاملاً مناسب به دور از هیاهوی شهر استراحت کاملی را داشته باشند.
بعد از تیم ملی کشتی فرنگی که از فردا باید تمرینات خود را در تهران پی بگیرند، تیم ملی کشتی آزاد راهی کردان میشود و این تیم مابین اردوی ماقبل آخر و آخر خود یک دوره اردوی تفریحی سه روزه را در کردان برگزار میکند تا این تیم هم علاوه بر اینکه از فضای کرونایی فاصله میگیرد، فضای خوبی را برای ریکاوری داشته باشد.
این یک تصمیم حرفهای از سوی فدراسیون کشتی است که نشان میدهد وقتی تصمیم گیرندگان از جنس همان ورزش باشند میتوانند در شرایط سخت و حساس با تصمیمات خود به کمک تیم بیایند و سختیهای این روزها را از بین ببرند.
غیبت رکوردشکنهای وزنهبرداری ریو در توکیو
المپیک بدون ستارهها
رضا عباسپور
سال 2016 و بازیهای المپیک ریو در رشته وزنهبرداری المپیکی بود که چهرههای شاخص و عنواندار در آن به وفور دیده میشد و رکوردداران جهان و المپیک متعددی از کشورهای چین، کره شمالی، تایلند، قزاقستان، ایران، ترکیه، لهستان، ازبکستان و... در این رویداد بزرگ و معتبر شرکت داشتند اما تغییرات رخ داده در قوانین رقابتهای گزینشی المپیک، همچنین پروسه فرسایشی و طولانی مدت کسب سهمیه ورودی به المپیک به همراه پاندمی کرونا در دنیا همه و همه دست به دست هم داد تا المپیک 2020 توکیو در رشته وزنهبرداری از همه لحاظ با بازیهای دوره قبلی یعنی المپیک 2016 ریو متفاوت باشد. حذف نامداران و ستارههای سرشناس جهانی و المپیکی وزنهبرداری از کشورهای مدعی دررشته وزنهبرداری به واسطه مثبت شدن تست دوپینگ برخی از آنها یا محرومیت و کم شدن سهمیه کشورها و یا آسیب دیدگی و خروج اجباری چهرههای شاخص جهانی و المپیکی در اوزان مختلف باعث شده امسال رقابتهای وزنهبرداری المپیک از نظر کیفی و کمی با آنچه که در ریو دیدیم و رؤیت کردیم کاملاً متفاوت باشد. در یک کلام میتوان گفت اغلب نفرات و رکورد شکنان اوزان مختلف المپیکی در هر دو بخش مردان و زنان در بازیهای المپیک 2016، اینجا در توکیو 2020 جایی در بین وزنهبرداران راه یافته به المپیک ژاپن ندارند. اتفاقی تلخ برای وزنهبرداری که قطعاً سطح کیفی و رقابتی این رویداد بزرگ را در اغلب اوزان کاهش فاحشی داده و آن را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.
میدانداری چینیها در نبود کره شمالی و تایلند
همیشه و در اغلب رقابتها و تورنمنتهای معتبر بینالمللی مخصوصاً در مسابقات جهانی و بازیهای المپیک در اوزان پایین و میانه (سبک وزن و میان وزن) رقابت وزنهبرداران آسیایی (چین، کره شمالی، تایلند، فیلیپین، اندونزی و...) زبانزد است و بیبدیل. همواره مدالهای خوشرنگ و مرغوب بینالمللی هم بین ستارههای وزنهبرداری همین کشورها تقسیم میشود. به طور مثال با نگاهی به جدول رتبهبندی اوزان المپیکی در بازیهای المپیک ریو میبینیم که مدالهای طلا، نقره و برنز سبک وزن و میان وزن بین وزنهبرداران و چهرههای شاخص همین کشورها تقسیم شده است اما امسال و در بازیهای المپیک توکیو که با یک سال تاخیر(2021) برگزار میشود، دقیقاً اغلب وزنهبردارانی که در اوزان سبک وزن و میان وزن بازیهای ریو صاحب نشانهای طلا، نقره و برنز المپیک شدند، امسال به واسطه تغییر قوانین، آسیب دیدگی وزنهبرداران، پاندمی کرونا و محرومیت کشورهایی که وزنهبردار دوپینگی در المپیکهای 2008 تا 2016 ریو زیاد داشتند، بازیهای المپیک 2020 توکیو در نبود مدعیان شناخته شده و عنواندار سبک وزن و میان وزن از کشورهای کره شمالی، تایلند، اندونزی و فیلیپین برگزار میشود. اتفاقی که قطعاً برای وزنهبرداران شاخص و رکوردشکن چینی اتفاقی عالی و ایدهآل به شمار میرود. چینیهایی که همیشه مدعی کسب حداکثری مدالهای طلای المپیک و رکوردشکنی در این رویداد بزرگ بودند، امسال المپیک ایدهآلی را به واسطه شرایطی که کفتیم در اوزان مختلف پیش رو دارند. به همین خاطر اینطور پیشبینی میشود که چشم بادامیهای چینی مخصوصاً در اوزان 49، 55، 87 و 87+ کیلوگرم در بخش بانوان و 61، 67، 73 و 81 کیلوگرم در قسمت مردان، به خاطر خلأ ایدهآلی که برای آنها با نبود رقبایی مدعی ایجاد شده است، شانس کسب 8 مدال طلای مسجل در اوزان مذکور را دارند تا به رکوردی دست نیافتنی در تاریخ بازیهای المپیک دست پیدا کنند. چین با 10 وزنهبردار در بازیهای المپیک 2016 ریو شرکت کرده بود که دو مدال طلا در اوزان 56 و 69 کیلوگرم مردان و سه مدال طلای اوزان 63، 69 و 75+ کیلوگرم در بخش بانوان را کسب کرد و 2 نشان نقره گرفت. آنها در المپیک 2012 لندن، از مجموع 10 وزنهبردار اعزامی خود به این تورنمنت توانستند 5 مدال طلا در اوزان 69 و 77 کیلوگرم مردان همچنین اوزان 48، 58 و 75+ کیلوگرم بانوان به همراه دو مدال نقره کسب کنند. وزنهبرداری چین در المپیک 2008 که اتفاقاً میزبان هم بود و 8 شرکتکننده در این رقابت داشت باز هم 5 مدال طلا را در اوزان سبک وزن زنان و مردان به خود اختصاص داده بود.
این بار در بازیهای المپیک 2020 توکیو، چینیها با بستن یک تیم طلایی در اوزان 49، 55، 87 و 87+ کیلوگرم زنان و 61، 67، 73 و 81 مردان، شانس کسب 8 مدال طلا را دارند تا این بار رکوردی دست نیافتنی را از خود به جای بگذارند. ضمن اینکه آنها در کنار خود رقبای سرسخت و مدعی ندارند و میتوانند به راحتی برای مدال طلا برنامهریزی کنند.
جای خالی رکوردشکنهای ریو
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث میشود سطح کیفی و کمی رقابتهای وزنهبرداری بازیهای المپیک توکیو به نسبت دوره قبلی این رویداد در ریودوژانیروی برزیل پایینتر به نظر رسیده و پیشبینی شود، غیبت ستارههای طلایی و رکوردشکنان بازیهای المپیک 2016 ریو است. ستارههای نامدار و اسم و رسمداری مثل، تائو تیان چینی، روسلان نورالدینف ازبکستانی، گور میناسیان ارمنستانی، سهراب مرادی و کیانوش رستمی مردان طلایی ایران در المپیک 2016 ریو، ستارههای نامدار و رکوردشکن کره شمالی و ... همه و همه بیانگر این است که در بازیهای 2020 توکیو نباید در اوزان مختلف خیلی دنبال رقابت شانه به شانه و نزدیک بین ستارههای نامدار باشیم. زیرا برخلاف ریو در توکیو تعداد معدودی از چهرههای شناخته شده و رکوردشکن حضور دارند. بنابراین مثلاً در دسته فوق سنگین لاشا تالاخادزه با اختلافی فاحش یک سر و گردن از تمامی رقبای المپیکی خود بالاتر است طوری که از همین حالا برای او میتوان هم مدال طلا و هم رکوردهای المپیک را کنار گذاشت. یا دردسته 96 کیلوگرم فارس الباخ قطری بعد از حذف سهراب مرادی و کیانوش رستمی از مسیر کسب سهمیه المپیک، هیچ رقیب جدی دیگری ندارد. بنابراین برای او هم باید طلای المپیک را در این وزن بدون دردسر خاصی کنار گذاشت. به همین دلیل است که معتقدیم سطح کیفی و کمی بازیهای المپیک 2020توکیو اصلاً با بازیهای المپیک 2016 ریو برابر و همسان نیست. قطعاً فدراسیون جهانی وزنهبرداری برای بازیهای المپیک آینده باید تغییری اساسی در نوع و نحوه برنامهریزی و استانداردهای مسیر کسب سهمیه ایجاد کند اگر دنبال ارتقای سطح کمی و کیفی این رویداد و ماندگاری در المپیک است.
واران و تریپیر در راه منچستر یونایتد
گابریل ژسوس هدف اصلی یوونتوس
یوونتوس قصد دارد گابریل ژسوس را از منچسترسیتی خریداری کند و تلاشهایش برای این انتقال را شدت بخشیده است.
به این ترتیب، پپ گواردیولا، مربی سیتی، بار دیگر دچار دردسر در زمینه خط حمله تیمش خواهد شد. این در حالی است که تنها چهار هفته تا آغاز فصل مانده است.
هدف اصلی سیتی در بازار، خرید هری کین از تاتنهام است اما آنها میدانند که شاید مجبور شوند صبر کنند تا این بازیکن را به خدمت بگیرند.
با این حال، مکس آلگری، مربی یوونتوس، ژسوس 24ساله را هدف اصلی خود قرار داده است اما یووه در بحران مالی به سر میبرد.
سیتی به دنبال پول است تا بتواند کین 27ساله و جک گریلیش 25ساله را خریداری کند.
کین گزینه اول گواردیولا است و منابع نزدیک به باشگاه اعلام کردهاند که خرید آنتوان گریزمان، دنی اینگس و روبرت لواندوفسکی در دستور کار سیتی نیست.
از سوی دیگر، علاقه یوونتوس به ژسوس باعث میشود ابهامات درباره کریستیانو رونالدو افزایش یابد.
پائولو دیبالا بهزودی قرارداد جدیدی با یووه امضا خواهد کرد اما آلگری میخواهد خط حمله تیمش را بازسازی کند تا فصل بعد بتواند قهرمانی را از اینتر پس بگیرد.
از قرارداد رونالدو با یووه یک سال مانده و او دوست دارد تا پایان فصل در این تیم بماند و حتی علاقه دارد قراردادش را یک سال دیگر تمدید کند.
شکست دربی، هشداری برای مینیمالیسم پرسپولیس
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
سرنوشت کمحادثهترین دربی سالهای اخیر را ضربات پنالتی تعیین کرد و استقلال مثل فصل قبل در این آزمون دقت و اضطراب از رقیبش بهتر بود. البته اتفاقات هم در تعیین سرنوشت ضربات پنالتی تأثیر زیادی دارند و ممکن بود تقدیر این بار به پرسپولیس لبخند بزند، با این حال حتی برد هم نمیتوانست عاملی برای فراموشی فوتبال محتاطانه تیم گلمحمدی باشد. آماری که در پایان بازی منتشر شد هم این نکته را تایید کرد. پرسپولیس در جریان 120 دقیقه حتی یک ضربه به چارچوب دروازه حریف نداشت!
احتیاط بخش مشترک استراتژی دو تیم برای این بازی حذفی و حساس بود، ولی پرسپولیس در این خصوصیت جلوتر از رقیبش بود و در هیچ بخشی از بازی حاضر نشد با نفرات زیاد به دروازه حریف حمله کند. پیش از بازی گفته میشد که هرچند اولویت برای پرسپولیس قهرمانی لیگ است، ولی حاضر نیست از جام حذفی هم بگذرد. با این حال جریان بازی نشان داد که استقلال مطابق پیشبینی انگیزه بیشتری برای برد دارد و هرچه از زمان بازی گذشت، میل به تهاجم در این تیم هم بیشتر شد.
استقلال مثل بازی با سایپا با چیدمان 1-2-4-3 شروع کرد، ولی این آرایش مدرن در نیمه اول جواب نداد تا این تیم به 2-5-3 قبلی برگردد. با چسبیدن قایدی به آخرین مدافع حریف، استقلال خطرناکتر شد و در نیمه دوم توانست چند فرصت خطرناک بسازد. در همین دقایق مشخص شد که تصمیم کادر فنی پرسپولیس برای استفاده از فرجی به جای حسینی در قلب دفاع درست بوده و این مدافع در مقابله با سرعت قایدی موفق بود.
راهکار دوم مجیدی برای باز کردن گره بازی ورود مرادی به جای نادری پراشتباه در پیستون چپ بود. مرادی نسبت به نادری بازیکن تهاجمیتری است و به همان اندازه در کارهای دفاعی ضعیفتر، ولی کادر فنی استقلال به این ریسک تن داد و نتیجهاش راه افتادن سمت چپ این تیم و چند نفوذ خطرناک بود.
پرسپولیس اما در این دقایق همچنان ترجیح میداد که ساختار دفاعیاش را به هم نزند و فضای جدیدی به حریف ندهد. تعویضهای نیمه دوم پرسپولیس هم تنها جایگزینی بازیکنان همپست بود و دو مهاجم تازهنفس جای دو مهاجم اصلی را گرفتند. در وقت اضافه هم به نظر میرسید که استقلال میل بیشتری برای گل زدن دارد، در حالی که پرسپولیس بیشتر منتظر اشتباه حریف نشسته بود. این اشتباه سرانجام در شروع وقت اضافه اول اتفاق افتاد که به جدیترین فرصت پرسپولیس ختم شد. در صحنهای که ضربه سر آلکثیر به تیر دروازه استقلال خورد، دانشگر علاوه بر پر کردن آفساید، مهاجم حریف را هم گم کرد و چیزی نمانده بود که دروازه حسینی باز شود.
این مشابه همان ترفندی است که به پرسپولیس کمک کرد در بازی برگشت دربی استقلال را شکست دهد. در آن بازی هم مظاهری روز شلوغی نداشت، ولی یک لحظه غفلت خط دفاع استقلال به مغانلو فرصت شوت داد و آلکثیر توپ ریباند را وارد دروازه کرد.
با نزدیک شدن به پایان فصل علاقه به فوتبال مینیمالیستی را هرچه بیشتر در پرسپولیس میبینیم. این تیم با وجود ابزار تهاجمی مناسبی که در اختیار دارد، ترجیح میدهد با نفرات زیاد حمله نکند و تن به ریسک ندهد. پرسپولیس بیشتر منتظر اشتباه حریف مینشیند تا حریف را وادار به اشتباه کند. پرسپولیس با همین فوتبال اقتصادی توانسته در صدر جدول لیگ باقی بماند، ولی آمار تهاجمی ضعیف برابر استقلال و شکست در دربی هشداری برای کادر فنی این تیم در آستانه سه هفته پایانی حساس لیگ است که همیشه نمیتوان به امید اشتباه حریف نشست.
گلمحمدی تا سهشنبه فرصت دارد که با بررسی دوباره دربی دلایل افت تیمش در فاز تهاجمی را بررسی کند. او میتواند برای سه بازی آخر به همین سبک بازی وفادار بماند، ولی سرمربی پرسپولیس خوب میداند که تکرار سناریوی دربی در یکی از این بازیها ممکن است به قیمت از دست رفتن قهرمانی لیگ تمام شود.
یکی از عاشقترین مردان دنیا رفت ...
یادداشت
احسان محمدی
هنوز آفتاب صبح جمعه خودش را نکشانده بود توی آسمان، هنوز لای پرز فرشها و پشت کوسن مبلها میشد پوستههای تخمه و تکههای چیپس پیدا کرد که دیشب حین شهرآورد پرسپولیس و استقلال اینطرف و آنطرف پرت شده بود، هنوز هواداران دو تیم داشتند در شبکههای اجتماعی به هم متلک میپراندند که خبر مثل آوار رسید. مثل یک زلزله که درست وقتی اصلاً منتظرش نیستی میآید. جمله سه کلمهای «دکتر صدر درگذشت» در کنار عکسی با همان ریش بلند نامرتب، چشمهای مهربان و متقاعدکننده و دستی زیر چانه و دو عدد که سال تولد و درگذشت را نشان میداد. همین؟ به قول حسین پناهی:«این بود زندگی؟!»
چند دقیقه بعد همه جا پر شد از عکس حمیدرضا صدر، از ویدئوهای کوتاه دکتر صدر، از عکسهای مشترک با او، از ذکر خاطره، از بغض، از افسوس ... او فوتبالیست پیشکسوتی نبود، مربیگری هیچ تیمی را در کارنامه نداشت ولی عاشق فوتبال بود و جوری در مورد این پدیده قرن حرف میزد که حتی اگر سر سوزنی علاقه به این بازی که 22 مرد گنده دنبال یک توپ میدوند نداشتی هم نمیتوانستی شبکه تلویزیون را عوض کنی، میخکوبت میکرد با رگبار واژههای درست، ترکیبهای گوشنواز، تحلیلهای منصفانه و گره زدن سینما و ادبیات به هم. آن تکان دادن دستها و سر هنگام هیجانزده شدن، آن لباسهای معمولاً تیره، آن کتابهایی که نوشت، یادداشتهایی که منتشر کرد ... او حق بزرگی به گردن فوتبال داشت و اغراق نیست اگر بگوییم فوتبال ایران یک ستاره را از دست داد که میلیونها نفر حتی یک دقیقه از بازی او با توپ را ندیدند اما دوستش داشتند.
چندسال پیش در استودیو ولیعصر شبکه ورزش برنامهای داشتیم که پنجشنبهها در انتهایش آنتن را به دوستان دیگری تحویل میدادیم که دکتر صدر کارشناسشان بود. گاهی پیش میآمد در حد فاصل دو برنامه همدیگر را میدیدیم. برای من که تجربه و سواد زیادی نداشتم اما عاشق سینما و ادبیات و البته فوتبال بودم فرصت مغتنمی بود این همصحبتی. اعتراف میکنم چندین بار در کوچه و خیابان، کسانی ابراز لطف کرده بودند که بعضی اوقات آنها را یاد دکتر صدر میاندازیم. این از معدود تحسینهایی بود که خوشحالم میکرد. یکبار بحث شد و همین را گفتم. گفتم باعث مباهات من است این مقایسه. خندید و گفت: «چند بار دیدمت. نه! تو مثل خودتی، مثل خودت باش!» بعد مفصل در مورد کتاب «نیمکت داغ» حرف زدیم، گفت نسل شما تله سانتانا را یادش نمیآید، هلنیو هرا، یا بلا گوتمن. کاش یه برنامه بود مینشستیم در مورد اونا حرف میزدیم. یکی از آن «انشاءالله»های معروف را گفتیم و تمام.
این اواخر در اینستاگرام بیشتر دنبالش میکردم. عکسهایش با دخترش، برادر و خواهرش و یا پراکندهنوشتهایی درباره فوتبال. شبیه کسی بود که بعد از مسافرتی طولانی، خیلی طولانی به خانه برگشته بود و حالا انگار داشت وقت بیشتری را با «خانواده» سپری میکرد اما لابهلای کلماتش روح سرگردان و خستهای را میشد یافت که جسمش را کول میکرد و صبح جمعه 25تیرماه 1400 سرطان او را از ما گرفت. از فوتبال گرفت و حالا کسی جز به «نیکی» از او یاد نمیکند، کسی که بعید است «سرای زر نگاری» از او بجا مانده باشد اما خیلیهایمان را عاشق فوتبال کرد. عاشق فوتبالِ بیکینه، عاشق هواداری بدون توهین و تحقیر، عاشق کلمهها ... روحش در آرامش. دنیا یکی از عاشقترین مردانش را از دست داد.
چند خاطره کوتاه از مرحوم حمیدرضا صدر
ساعتهای قبل از آنسوی نیمکت
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
پاییز ۹۳، روزهایی که تازه در شبکه ورزش مشغول شده بودم٬ در برنامه میدان که یک شوی ۱۵۰ دقیقهای درباره ورزش ایران و جهان بود و هرشب پخش میشد٬ بخشی داشتم که درباره روزنامههای خارجی صحبت میکردم. تیتر و تفسیرهایشان را مرور میکردم. خوب به خاطر دارم که سعی میکردم حتماً هر پنجشنبه در برنامه باشم و به هیچ رقمی غیبت نکنم. پنجشنبهها دقیقاً یک ساعت بعد از برنامه٬ برنامه «آنسوی نیمکت» روی آنتن میرفت و همان لحظاتی که برنامه ما تمام میشد٬ سر و کله دکتر صدر هم در استودیو پیدا میشد. با همان شور و شوق همیشگیاش. انرژی بیپایانی که بعید میدانم با هیچ هایپ و ردبولی به رگهای آدم تزریق شود. نمیدانم واقعاً برنامه ما و بخشی که من اجرا میکردم را میدید یا نه٬ اما بار اولی که صحبت کردیم خیلی تشویقم کرد و مرحبا گفت. راستش را بخواهید به خاطر صفا و مهربانی که داشت در دلم میگفتم شاید دارد همینطوری اینها را میگوید که روحیه بگیرم. مخصوصاً که من را به واسطه کار در مجله دنیای فوتبال میشناخت. آن روزها دبیر ورزش جهان مجلهای بودم که خود دکتر صدر همیشه بهترین مطالبش را برای انتشار به ما میداد. فکر میکردم به هر حال چون از دنیای مطبوعات آمدهام میخواهد دلگرمم کند اما خوب یادم است که به من و مجریهای برنامه چندباری گفت «من دیگر باید بازنشسته شوم. آینده از آن شما جوانهاست. با پیشرفت اینترنت و راحتی به دست آوردن اطلاعات٬ کار خیلی آسانتر شده و مطمئنم شما از من جلو میزنید». این جملهها را بدون طعنه و کنایه و کاملاً جدی میگفت. از ته دلش برایمان آرزوی موفقیت میکرد ولی کیست که نداند علیرغم همه پیشرفتها٬ بعید است دیگر یکی مثل دکتر صدر پیدا شود. کسی که عمیق بود و نه سطحی. اطلاعات و خاطرههایش واقعی بود و نمیخواست نقابی به صورت بزند و منم منم کند. فروتنی عجیب دکترصدر همیشه برایم جالب بود. اصالتی داشت که این روزها کمتر پیدا میشود. یک بار داشتیم از مشکلات گزارشگری فوتبال در ایران میگفتیم٬ بحث به گزارشگرهای انگلیسی رسید که چقدر خوبند و چقدر واژه دارند برای تشریح گل. کار را با توی دروازه و بلند گفتن کلمه گل انجام نمیدهند و توصیفهای زیبایی از هر صحنه گل دارند. به دکتر گفتم این Astonishing Goal را برای چه گلهایی باید به کار برد؟ میدانستم معنی خیرهکننده و خیلی زیبا میدهد اما دوست داشتم جواب دکتر را بدانم. جوابش را با کلمات نداد. در حیات استودیو که آنقدر بزرگ است که میشود در آن گل کوچک بازی کرد٬ شروع کرد به دویدن. با توپی فرضی سانتری کرد برای یک مهاجم فرضی و بعد خودش به سرعت رفت به محل فرود توپ فرضی و نقش مهاجم را بازی کرد. یک ضربه نیمه آکروباتیک زد. هر دو پایش در هوا بود و یک پایش را کمی کج کرد تا ضربه آخر را بزند. بعد آمد سمتم و گفت این Astonishing Goal است. کاش میدانستم میخواهد چطور کلمه را برایم معنا کند٬ کاش رویش را داشتم تا از آن فیلم میگرفتم. این مهیجترین و خیرهکنندهترین تحلیلی بود که از دکتر صدر دیدم.
افتخاری که مجیدی و گلمحمدی از خیرش گذشتهاند
یادداشت
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
کیفیت قضاوت علیرضا فغانی و دربی شباهت عجیبی به هم داشت. هر دو بیشباهت به بهترینهای ایران و هر دو مایه ناامیدی از اینکه فوتبال با اینهمه جار و جنجال این اثر نازل را به جا میگذارد. تکرار این کلیشه که دربی به دلیل حساسیتهایش اینچنین از نظر کیفیت نزول میکند، چندان توجیه جالبی نیست. کاش دستکم در فضای بحث، تهیه توجیه خلاقانه باشد.
اما آنچه اینبار نزول کیفیت را باعث شد، اتفاقاً ناشی از تدبیر تاکتیکی بود، به این معنا که کوشش برای به هم ریختن نظم بازی حریف به نمایشی فاقد فوتبال تبدیل شده بود. در شأن مربیان نبود که بگویند بیش از آنکه برنامهای برای بازی داشته باشند، روی برنامه بستن بازی حریف کار کرده بودند. افتخار به این نکته چندان جذابیتی ندارد و از خیرش گذشتهاند.
در استقلال خبری از مانورهای مهدی قایدی نبود و در پرسپولیس اثری از مهدی ترابی ندیدیم. در دفاع پرسپولیس که بدون جلال حسینی نمایش بهتری داشت و تصمیم یحیی گلمحمدی را منطقی جلوه داد، حتی فرشاد فرجی مسلط بر بازی بود. یکی از بهترین بازیکنان میدان اما سیاوش یزدانی بود که درخشید و میدانست در خط دفاع روز دربی چه وظایف سنگینتری دارد، آن هم در سیستم با ۳ مدافع که هنوز بر سر اجرایش در استقلال بحث و تردید وجود دارد.
استقلال و پرسپولیس در روزی که برای مهار حریف نقشه کشیده بودند، قدرت اجرای پلن بعدی را نداشتند و در همان نقش اول خود فرو رفته بودند. استقلال و پرسپولیس تیمهایی نبودند که بتوانند برنامههای متنوعی را در یک بازی اجرا کنند. این تنوع، کیفیتی از برنامهریزی را میخواهد که هر دو تیم از آن عاجز بودند. نه فقط نیروی انسانی درون زمین، بلکه مربیان کیفیت کافی را نداشتند.
آن ۸ دقیقه وقت اضافه که علیرضا فغانی در پایان ۹۰ دقیقه اعلام کرد، فرصتی بود برای اینکه نمایش نازل دربی در ۹۰ دقیقه تمام شود و فغانی هم بیشتر خودش را با کمی وزن اضافه خسته نکند، اما این دو تیم که در ۹۰ دقیقه راهی برای گل زدن نیافته بودند، در ۸ دقیقه و وقتهای اضافه بعدی هم ترجیح میدادند با فغانی قدم بزنند.
برای گلمحمدی و مجیدی دربیها آنطور پیش میرود که میخواهند با حداقل ریسک به نتیجه برسند، حالا یک بار پنالتی روی قایدی نادیده گرفته میشود و دفعه بعد خطای ارسلان مطهری که از چشم داور خسته دور میماند. مربیان ترجیح میدهند که برای دربی برنامه جذابی نداشته باشند، بلکه اتفاقات و احتیاط و احتیاط نتیجه را تعیین کند.
استقلال بعد از این دربی رویای قهرمانی را جستوجو میکند و در مسیر جام حذفی هنوز برای رسیدن به جام کار سختی برای آبیها در پیش است. پرسپولیس هم آنقدر خوشخیال نیست که خود را قهرمان لیگ بداند و حتماً برای رسیدن به جام باید بعد از دربی حذفی خود را بازسازی کند.
سرنوشت استقلال و پرسپولیس در ادامه راه یکی در جام حذفی و دیگری در لیگ، جذابتر از دربی جام حذفی خواهد بود، اگرچه دربی جام حذفی را حساسترین بازی سال تصور میکردیم.
فایلهای صوتی و رسوایی فلورنتینو پرز وقت انتقام یوفا!
گزارش
علی بابازاده
تا حالا سابقه نداشته رئال مادرید اینچنین تحت تأثیر حواشی و فشار رسانهها قرار بگیرد؛ در واقع انتظار این دست از مشکلات و رسواییها را میتوانستیم برای هر باشگاهی تصور کنیم اما اینکه «باشگاه قرن» به چاه ساخته شده توسط فلورنتینو پرز سقوط کند غیر قابل باور بود! هواداران کهکشانیها فقط به دو روز زمان احتیاج داشتند تا متوجه شوند که مورینیو و رونالدو، نادان و مغرور، ویسنته دل بوسکه یک مربی نابلد و کاسیاس و رائول دو کلاهبردار بزرگ قوهای سپید بودهاند و گویا هر چه زمان بیشتری سپری میشود، صفتهای ناپسندتری به اسطورهای رئال مادرید نسبت داده میشود. رسانه «ال کانفیدِنشال» اسپانیا دلیل اصلی رسوایی پرز بود؛ صداهای لو رفته از آقای مدیرعامل حدفاصل سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ در جلسههایی خصوصی ضبط شده و پرز، معتقد است که به وسیله برنامههای نرم افزاری تغییراتی در اصل صحبتهایش به وجود آمده؛ اوج تنشها از اتهامِ ریاکاری به ایکر کاسیاس و رائول گونزالس شروع شد؛ «کاسیاس و رائول کلاهبرداران بزرگی هستند؛ آنها نفراتی بسیار خودخواه بوده و تحت هیچ شرایطی نباید روی این دو نفرحساب باز کرد. چیزهای زیادی در زندگی دیدهام ولی هیچکس همانند بازیکنان فوتبال بد و ریاکار نیست!» پرز نقلقولهای خود را در مکالمهای خصوصی که توسط «خوزه آنتونیو آبیان» به ضبط رسیده بر زبان آورده و تلاش چند ساله آبیان برای فروش صدای پرز، موفقیتی به دنبال نداشته؛ وجهه خالقِ کهکشانیها تحت تأثیر حواشی روزهای گذشته قرار گرفته اما یادمان نرود او زمانی به رائول و کاسیاس اتهامهای بدون پایه و اساس وارد کرده که هیچ کدامشان محبوبیت و معروفیت امروزیشان را نداشتند و شاید اگر فایل لو رفته در همان زمان علنی میشد، کمتر سر و صدا به پا میکرد! مدیرعامل لوس بلانکوس چگونه توانسته دو تن از بزرگترین استعدادهای تاریخ باشگاه را کلاهبردار معرفی کند اما پانزده سال بعد دوباره به سراغشان برود و از آنها در قالب مربیگری تیمهای پایه و کادر مدیریتی باشگاه استفاده کند؟ فعلاً به درستی اخبار ضد و نقیض پیرامون باشگاه رئال نمیتوان اعتماد کرد و پیداست که مدیریت، خلاقیت و تعصب پرز تا چه حد به کمک کهکشانیها آمده و یقیناً بخشی از تاریخ پرافتخار مادرید، مدیون اوست. توهینهای مدیر باشگاه به بازیکنان رئال حتی در پانزده سال پیش هم غیرقابل توجیه بوده و دشمن اصلی یوفا در خلق سوپر لیگ، برگ برنده را از دست داده؛ فشار انتقادات روز به روز افزایش پیدا میکند و همانطور که پرز گفته، هیچ بعید نیست که خریدار فایلهای صوتی خوزه آبیان، الکساندر چفرین و اتحادیه فوتبال اروپا «یوفا»، بوده باشند؛ «از اینکه امروز و پس از گذشت سالها، فایلهای صوتی من توسط ال کانفیدنشال منتشر شده تعجب میکنم. این نقل قولهای بریده شده، تنها بخشی از مکالمهای بودند که موضوعات و زمینه گستردهای داشتند؛ احتمال میدهم چون در جریان پروژه سوپرلیگ نقش مهمی برعهده داشتم، توطئه به راه انداخته و قصد تخریب عملکردم را دارند!»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو